قبل از این دو تا پست نوشتم در مورد نقد صدا و سیما یکی تو همین وبلاگ یکی هم تو خط مقدم . قصدم تکرار همون حرف ها نیست تو پستی که در مورد رادیو جوان نوشتم اشاره کرده بودم که نزدیک به یکسال رادیو جوان گوش می کردم اما نگفتم چی شد که دیگه گوش نکردم به نظرم گاهی اوقات بازگو کردن این مسائل می تونه خیلی مفید باشه اونم به عنوان یه مصداق .
برنامه ی "روی خط جوانی " که از رادیو جوان پخش می شد رو خیلی دوست داشتم تا اینکه هفته نامه " یالثارات" مطلبی چاپ کرد و این برنامه رو نقد کرد از اون نقدهای اساسی که قسمت دوم و سوم هم داشت بعد از خوندن این مطالب من به عنوان مخاطب منتظر یه جواب منطقی از طرف این برنامه بودم ولی روی خط جوانی به یکباره با عوض کردن موضوع برنامه اش بحث دیگری رو شروع کرد که در مورد بررسی روزنامه ها بود . لحن مجری ها کاملا تغییر کرد و برنامه دیگه شاد اجرا نمی شد دقیقا یادمه که در شروع یکی از همین برنامه ها عنوان شد به نام اونایی که حرمت قلم رو نگه می دارن !!! این وسط جوون ها مدام زنگ می زدن و سوال می کردن چرا برنامه انقدر غمگین شده بنده های خدا خبر نداشتن برنامه ی مورد علاقه شون هدفش از طرح این موضوع کوبیدن یه روزنامه است و بس .
آخرین روز این بحث اوج بی طرفی صدا و سیما ثابت شد و عوامل این برنامه در ارتباطی مستقیم با سردبیر روزنامه ی شرق یعنی روزنامه ی مخالف یالثارات گفتگو کردن و با آب و تاب فراوان به تعریف از این روزنامه پرداختن . در صورتی که انتظار می رفت این برنامه از روزنامه ی صدا وسیما"جام جم " صحبت کنه و برای اونها تبلیغ کنه . شرق هم در مقابل یک مصاحبه ی کامل با مجریان این برنامه کرد و در همون روزها چاپش کرد . در این ماجرا عملا صدا و سیما به خاطر ناتوانی در جواب به نقدهای یک روزنامه بی طرفی خودش را از دست داد . یک ماه بعد روی خط جوانی تمام شد قرار نبود تمام بشه مجبور شدن تمامش کنن .
سوال های مطرح شده در یالثارات بی جواب ماند مثل سوال های ما از صدا و سیما .