برای نویسنده ی جوان از جادوی کلمات نوشته بود و اشاره کرده بود که "می توانی" بهتر بنویسی. او با خواندن تمام آن چند خط چقدر از کلمه ی میتوانی خوشش آمده بود. احساس کرده بود که حالا با بهتر نوشتن فقط به اندازه ی یک کلمه فاصله دارد.
به آخر نوشته که رسیده بود فرد صاحب نظر برایش نوشته بود؛ ولی می دانم که آخرش هم " نمی توانی" .
از جادوی کلمات برای نویسنده ی جوان نوشته بود، اما خودش از تاثیر آن دو کلمه ی متضاد در جملاتش بی خبر بود.